اميد ملاک بهبهاني در مورد اهميت سنگ نوشته کعبه زردتشت در جايگاه يک سند تاريخي و اهميت تاريخي شاپور يکم؛ پادشاه ساساني بيان داشت: در حال حاضر منابع زيادي مربوط به عصر اين پادشاه ساساني در دست نيست اطلاعات موجود تنها به نوشتههاي نويسندگان يوناني و رومي محدود ميشود.
وي با اشاره به اينکه قدمت تمدن کهن ايرانيها به پيش از آريائيها بازميگردد در مورد پيشينه کتيبهنگاري در ايران، گفت: قدمت نوشتههاي بر جامانده به 2400 تا 350 سال پيش از ميلاد مسيح بازميگردد.
اين پژوهشگر با بيان اينکه در دوره اشکاني سنت کتيبهنگاري رنگ باخت و شکلهاي ديگري از نگاشتن رواج يافت، گفت: در دوره ساساني سنت کتيبه نگاري همانند دوره هخامنشي دوباره ادامه يافت.
بهبهاني با اشاره به منابعي چون کارنامه شاپور و کتاب جنگهاي پارسيان با رنگ و بوي افسانه بيان داشت:نويسندگان اين کتابها دشمني آشکاري با ساسانيان داشته و تاريخ را به جانبداري خود نوشتهاند.
عضو گروه زبانشناسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي منابع زردشتي را مربوط به اواخر دوره ساساني و اوايل سده اسلامي دانست که با اسطوره آميخته شدهاند.
اين کارشناس گفت: حتي مراجعه به منابع فارسي و عربي پس از اسلام و منابع ديگر نياز ما را به آگاهيها و مستندات تاريخي برآورده نميکرد.
اين کارشناس خط و زبان؛ سنگ نوشته شاپور يکم را به زبان پارتي، فارسي ميانه و يوناني از راست به چپ و افقي معرفي کرد و در ادامه به تشريح مختصري از تاريخچه کشف سنگ نوشته شاپور يکم پرداخت .
وي يادآور شد: در سال 1906 ميلادي بخشهاي بزرگ ديرين سرزمينها از جمله برج مکعب گونه در نقش رستم به نام کعبه زردتشت از زير خاک فراموشي بيرون آمدند.
بهبهاني با بيان اينکه در ساخت کعبه زردتشت ملات و ساروج بکار نرفته گفت:اين برج بر روي پايه سنگي شکل گرفته که سه پايه آن از سطح زمين بالاتر است و هريک از چهار سطح برج هفت و نيم متر طول دارد.
وي با اشاره به ساخت هر يک از سطح هاي بنا با پنجره اي کاذب در بخش بالا و نزديک بام، بيان داشت: به دليل دارا بودن شيوه معماري دوره هخامنشي، بيشتر باستان شناسان براين باورند که اين برج را در دوره هخامنشي ساخته اند .
اين پژوهشگر با اشاره به اختلاف نظرهاي بسياري در مورد کاربري اين برج، گفت: گروهي آنرا آرامگاه شاهان و شاهزادگان هخامنشيي، برخي آنرا در شمار آتشکده ها و برخي نيز اين برج را دژ نبش يعني بايگاني اسناد مي دانند.
وي در مورد تاريخچه پژوهش متن سنگ نوشته شاپور يکم گفت: زبانشناسان نامداري از سال 1937به بررسي جامع و ترجمه متن آن پرداختهاند.
به گفته اين پژوهشگر؛ در سال 1953 دانشمندان پس از جنگ جهاني دوم، آخرين چاپهاي موجود را همراه با عکسهايي از دست نوشتهها، متن اصلي، رونويسي، ترجمه و يادداشت منتشر کردند.
وي جديدترين و کاملترين بررسي در مورد متن اين سنگ نوشته را به زبان آلماني در مجموعه کتيبههاي ايراني عنوان کرد.
بهبهاني گفت: در نخستين بند اين کتيبه، شاپور خود را شاهان ايران يعني سرزمينهاي ناايراني که به تصرف ايران در آمدهاند ميخواند، نژاد خود را ايران و پدربزرگ خود را بابک شاه ايران معرفي ميکند.
وي يادآور شد: در دومين بند اين کتيبه، شاپور سرزمينهاي در اختيار خود را از جمله پارس، پهلو، خوزستان، ميشان ، اسورستان، عربستان و آذربايجان برميشمارد./119
انتهای پیام/